امروز: جمعه 25 آبان 1403
دسته بندی محصولات
بخش همکاران
بلوک کد اختصاصی

پژوهشی در تناسب آیات

پژوهشی در تناسب آیات دسته: معارف اسلامی
بازدید: 44 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 96 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 124

مقدمه (امام رضا (ع) می فرمایند قرآن ریسمان و دستگیره محكم الهی است، قرآن راه برتری است كه انسانها را به سوی بهشت ره می نماید و از آتش دوزخ می رهاند، گذشت زمان آنرا فرسوده نمی كند و گفتار آدمیان آن را تباه نمی سازد زیرا ویژه زمانی خاص نیست و دلیل روشنی برای همه انسانهاست از پیش رو و پشت سر، خط بطلان بر آن كشیده نمی شود، كتابی است فرود آمده از سو

قیمت فایل فقط 5,900 تومان

خرید

 پژوهشی در تناسب آیات

مقدمه:

(امام رضا (ع) می فرمایند: قرآن ریسمان و دستگیره محكم الهی است، قرآن راه برتری است كه انسانها را به سوی بهشت ره می نماید و از آتش دوزخ می رهاند، گذشت زمان آنرا فرسوده نمی كند و گفتار آدمیان آن را تباه نمی سازد زیرا ویژه زمانی خاص نیست و دلیل روشنی برای همه انسانهاست. از پیش رو و پشت سر، خط بطلان بر آن كشیده نمی شود، كتابی است فرود آمده از سوی حكیم حمید)[1]

این معجزه جاوید كه به صورت كتابی مشتمل بر سور و آیات است، مجموعه ای هدفمند، منظم و یكپارچه است كه در عین كامل بودن و مشتمل بودن بر تمام نیازهای بشر از هر گونه ضعف و یا زیادت مبراست.

قرآن كریم دریچه ای است مابین خالق و مخلوق، خالقی ازلی و ابدی و مخلوقی فانی و این كتاب مقدس در همه ادوار، پاسخگوی بشر تشنه حقیقت و خواهان شناخت خالق خویش است شناخت قرآن برای هر فرد عالم به عنوان فرد عالم و برای هر فرد مؤمن به عنوان یك فرد مؤمن امری ضروری و واجب است. شناخت قرآن از آن جهت ضروری است كه این كتاب، در تكوین سرنوشت جوامع اسلامی و بلكه در تكوین سرنوشت بشریت مؤثر بوده است. نگاهی به تاریخ، این نكته را روشن می كند كه عملاً هیچ كتابی به اندازه قرآن بر روی جوامع بشری و بر زندگی انسانها تاثیر گذار نبوده است.

در این تحقیق بر آنیم تا یكی از وجوه اعجاز قرآن یعنی وجود تناسب و هماهنگی میان آیات قرآن كریم را بررسی كنیم.

منابع اصلی در این تحقیق اولاً كتبی است كه به طور مستقیم به بحث تناسب آیات پرداخته و ثانیاً كتابهایی كه این بحث را در میان فصول و بخشهایشان آورده اند و در بحث موردی، یعنی اثبات وجود تناسب بین دسته های مختلفی از آیات منبع اصلی كتب تفاسیر است كه در این میان از مهمترین كتابهای تفسیری شیعه و سنی استفاده شده است.

این تحقیق مشتمل بر كلیات و سه بخش و هشت فصل می باشد كه به بررسی وجوه مختلف مطرح در خصوص تناسب آیات پرداخته شده است.

بیان مسأله:

كتاب الهی به اعتبارهای مختلف به اجزائی تقسیم می‌شود، از جمله سوره، آیه، جزء، حزب و… آنچه كه آشكار است، این است كه از زمان نزول، آیات و سور به طور مجزا وجود داشتند، و با استفاده از احادیث می توان به این مطلب دست یافت و همچنین اكثر علمای علوم قرآنی معتقدند، همزمان با نزول آیات، پیامبر اكرم (ص) جایگاه دقیق آنها را نیز مشخص می فرمودند، بنابراین ترتیب آیات توقیفی است. همچنانكه بسیاری از علمای اسلامی نیز بر این مطلب تصریح دارند از جمله:

(زركشی در البرهان می نویسد «فاما الایات فی كل سوره و وضع البسمله اوائلها فترتیبها توقیفی بلاشك و لا خلاف فیه» سیوطی در الاتقان خود بر همین نظر است و چنین می نویسد:«الاجماع و النصوص المترادفه علی ان ترتیب الایات توقیفی لاشبهه فی ذلك اما الاجماع فنقله غیر واحد، منهم الزركشی فی البرهان و ابوجعفر ابن زبیر فی مناسباته و عبارته: ترتیب الآیات فی سورها واقع بتوقیفه (ص) و امره من غیر خلاف فی هذا بین المسلمین»، محمد عبدالعظیم زرقانی كه از دیگر دانشمندان علوم اسلامی است نیز می‌نویسد:«انعقد اجماع الامة علی ان ترتیب آیات القرآن الكریم علی هذا النمط الذی نراه الیوم بالمصاحف كان بتوقیف من النبی (ص) عن الله تعالی و انه لا مجال للرأی و الاجتهاد فیه»)[2].

حال كه ثابت شد ترتیب آیات توقیفی است و براساس حكمت الهی می باشد و لغو و بیهوده نیست، و دیده می شود كه برخی آیات مجاور شامل موضوعات مختلف و متفاوت هستند و در بعضی موارد دیده می شود حتی در یك آیه نیز موضوعات كاملاً متفاوت مطرح است، در یك دید كلی، گاهاً اختلاف در یك آیه، تفاوت در عبارات مجاور، اختلاف موضوعات مطرح در یك آیه با عبارت انتهایی، اختلاف میان آیات مجاور، اختلاف میان آیات یك سوره، اختلاف میان سوره های مجاور دیده می شود ولی در پس این اختلافات حكمت و یا حكمتهایی نهفته است كه كشف همه آنها نیازمند غور و بررسی فراوان و استفاده از منبع بیكران علم معصومین (ع) می باشد.

و اما در مورد تناسب سوره ها از آنجا كه توقیفی بودن آنها ثابت شده نیست و حداقل در پاره‌ای موارد، چینش اجتهادی سور برای ما محرز است در این تحقیق وارد حیطه تناسب سور نشده‌ایم و بررسی های انجام شده بر روی تحقیقات صورت گرفته در مورد تناسب سور نشان می دهد، غالب ارتباطات ذكر شده، با تكلف، ابداعی و ذوقی بوده و دارای پشتوانه محكم و قابل اعتمادی نیست، بنابراین در این بحث به این موضوع پرداخته نشده است.

نكته دیگر این است كه به دلیل شباهت سه واژه: سیاق، اسباب النزول و تناسب، گاهاً این واژگان به جای یكدیگر استعمال می شوند و این در حالی است كه حوزه این سه علم از یكدیگر تفكیك شده است. (اسباب النزول، پیوند یك یا چند آیه با بافت تاریخی آن آیات را بیان می كند، اما علم مناسب میان آیات و سوره ها ترتیب تاریخی در نزول آیات قرآن را كنار می گذارد و رابطه ای میان آن آیات و سوره ها را در ترتیب كنونی متن قرآنی بررسی می كند و سیاق قراینی است كه در شناساندن معنای متن نقش دارد)[3]، با توجه به تعاریف مذكور روشن می شود كه این سه حوزه علیرغم شباهتهایی، از یكدیگر قابل تفكیك می باشند و نمی توان آنها را به جای یكدیگر بكار برد. و اما موضوع اصلی این تحقیق كه همان مناسبت میان آیات می باشد، یك بحث توصیفی است و عمدة دانشمندان علوم اسلامی به شرایط معنوی و وجود پیوندی نیرومند میان آیات معتقدند، البته در این میان نقدهایی هم وجود دارد كه قویترین آنها متعلق به شیخ عزالدین عبدالسلام (606) می‌باشد كه معتقد است شرط وجود ارتباط آن است كه موضوع متن، موضوعی واحد باشد و در قرآن كریم كه در مدت زمانی طولانی (23 سال) و در شرایط گوناگون و با موضوعات مختلفی نازل شده، نمی توان ارتباطی یافت و كوشش در این زمینه بیهوده بلكه نادرست می باشد. ولی غالب اندیشمندان با نظریة تناسب آیات موافقند و ادلة مختلفی را در جهت اثبات آن ارائه كرده اند، از جمله مهمترین دلایل بر وجود تناسب میان آیات مسأله وحدت ذات اقدس الهی و وحدت موضوعی كلیه معارف قرآن كریم است كه اثبات می كند علی رغم مشاهده تشتت و اختلافات ظاهری میان آیات، همه آنها یك كل تجزیه ناپذیر می باشند و دانش تناسب به گشودن اسرار ترتیب آیات می پردازد.

همچنانی كه در فصول آینده نیز ذكر خواهیم كرد، اولین كسی كه در زمینه دانش تناسب آیات كتابی تألیف كرد ابوبكر نیشابوری بود كه متأسفانه اثر مكتوبی از وی به دست ما نرسیده دومین كتاب در این زمینه كتاب «البرهان فی مناسبة ترتیب سور القرآن» می باشد و سیوطی دانشمند بزرگ قرن دهم معتقد است سومین كتاب را خودش در این زمینه با نام «تناسق الدرر فی تناسب السور» تألیف نموده است، كتابهای دیگری نیز در این زمینه به رشته تحریر در آمده‌اند كه به دلیل بحث مفصل در این خصوص در فصل سوم این تحقیق از تكرار آن خودداری می كنیم. ولی آنچه مشهود است تلاش دانشمندان اخیر در این زمینه است كه نگارش كتابهایی با همین عنوان، مقالات، پایان نامه ها و … گواه این مدعاست، توجه مفسران نیز در این زمینه رو به افزایش است و حتی برخی از مفسران در مورد هر آیه، تحت عنوان تناسب آیات و یا نظم به بررسی موردی پیوستگی میان آیات پرداخته و نظرات اندیشمندانه خود را مطرح ساخته‌اند از جمله آیت ا… جوادی آملی «حفظه الله» در تفسیر تسنیم خود در ابتدای بحث تقسیری، بحثی نسبتاً مفصل را به این موضوع اختصاص داده اند.

البته در خصوص تناسب آیات حرفهای ناگفته بسیار زیادی وجود دارد كه تحقیقات و زمان بیشتری جهت كشف آنها لازم است.

اهمیت موضوع:

(مطالعه و بررسی دربارة هماهنگی و تناسب میان اجزاء و بخشهای قرآن كریم، یكی از جذابترین و سودمندترین دانشهای قرآنی است و نكات شناختی و تفسیری فراوانی را در خود نهفته دارد.

برخی از آثار و فواید این بحث بدین قرار است:

الف) توانمند ساختن مفسر و گشودن دریچه های جدید در تفسیر و دستیابی به لطایفی در قرآن.

ب) پاسخ به شبهات و دفاع از حریم قرآن كریم.

ج) اثبات معجزه بودن قرآن كریم.

د) یاری رساندن به دیگر قضایای علوم قرآنی و برخی مباحث اعتقادی)[4]

(دلایلی كه اقتضا دارد علم تناسب آیات هر چه بیشتر مورد توجه قرار گیرد، در دو عنوان زیر خلاصه می گردد:

1- پاسخ به نظریه‌ای كه قرآن را پراكنده و از هم گسسته می داند:

 غالب مستشرقان و برخی از دانشمندان اسلامی معتقدند كه قرآن، مجموعه ای پراكنده است كه رشته مطالب آن از هم گسسته شده است، اینان برای اثبات نظریه خویش، عمدتاً به اجتهادی بودن ترتیب آیات و شیوه بیانی قرآن نظر دارند كه در آن برخی تكرار ها قابل مشاهده است و گاه در میان آیات مربوط به یك موضوع خاص، ناگهان، مسأله دیگری روییده و به دنبال آن مجدداً موضوع نخستین از سر گرفته می شود. مفاد این دیدگاه، تنزل دادن كلام آسمانی قرآن به سطحی پایینتر از سخنان معمولی بشری است كه به هیچ روی نمی توان نشانه ای از اعجاز را در چگونگی نظم گرفتن مطالب آن جستجو كرد.

اكنون با توجه به مطلب فوق، آیا این تكرارها و پراكنده گوییهای ظاهری، از ضعف تألیف و عدم تناسب میان بخشهای گوناگون آیات ناشی شده است یا در پشت سر این تنوعها و دوباره گوییها نوعی وحدت و سازگاری نهفته است؟ در پاسخ باید گفت: با تكیه بر علم تناسب و با به دست آوردن دیگر مقدمات برای فهم محتوای قرآن، به خوبی می توان دریافت كه نه تنها هیچ گونه آشفتگی و در هم ریختگی موضوعات و مطالب در سطح سوره ها موجود نیست، كه نظمی شگرف سرتاسر هر كدام از سوره ها را فراپوشانده است و برای هر یك از آنها باید به وجود هدف و یا اهدافی كلی قایل گشت كه موضوعات فرعی دیگر برگردشان دور می زنند، با این طررز تلقی كه نظم قرآن را معجزه آسا، نمایانده است، در حقیقت از حوزه توانمند اعجاز قرآن در بعد بیانی و ادبی آن پاسداری شده است.

2- دفاع از اصول اعتقادی شیعه:

عموم مفسران اهل سنت هنگام مواجهه با آیاتی كه بیانگر اصول عقیدتی تشیع اند مانند آیات تبلیغ، اكمال دین، تطهیر و ولایت، از شأن نزولهای زیادی كه در مورد آنها در لا به لای متون حدیث و تفسیر به نقل آمده است، دست بر می دارند و در اثبات صحت برداشت خود، به سیاق آیات قبل و بعد استناد می كنند و آن آیات را با اعتقاد امامیه بی ربط جلوه می دهند، به عنوان نمونه، این گروه بر اساس پیش فرضی كه خود ساخته اند و نیز نظریه قراین قبل و بعد آیات، دریافته‌اند كه آیه تبلیغ، صرفاً ناظر به ابلاغ احكام مربوط به اهل كتاب است و هیچ دلالتی بر امامت علی (ع) و معرفی او برای امامت ندارد!

فخر رازی ضمن یكی از بندهای ده گانه ای كه در تفسیر آیه تبلیغ می آورد، می گوید روایت است كه این آیه در فضل علی ابن ابیطالب (ع) نازل شده است و حضرت رسول (ص) پس از نزول آن دست علی را بالا برده و فرموده است:«من كنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من و الاه و عاد من عاداه» سپس می گوید: گرچه این گونه روایات بسیار است، اما بهتر آن است كه آیه را در معنی در امان داشتن پیامبر (ص) از گزند و آزار یهودیان و نصارا و دستور به او كه با بی توجهی به آنان به وظیفه تبلیغ، جامه عمل بپوشاند، قلمداد كنیم؛ زیرا با توجه به چند آیه قبل و بعد كه روی سخن آنها با یهود و نصاراست هرگز نمی توان آیه را بر وجهی حمل كرد كه با قبل و بعد خود بیگانه باشد.

و هم آنان آیات (اكمال دین) و (اتمام نعمت) را كه در ترتیب سوره مائده در میان آیات مربوط به احكام حیوانات قرار دارد، منحصراً به اكمال فرایض دینی و حلال و حرامها وابسته می دانند.

صبحی صالح در بحثی پیرامون اسباب النزول می گوید: «توجه به وجه مناسب آیات در بسیاری از جاها ما را از پرداختن به سبب نزول آنها بی نیاز می كند چنانچه روشن شد، برخی به قرینه سیاق و توجه به تناسب آیات، گاهی مسأله مسلم و قطعی كه در پیرامون آن روایات قطعی و متواتر وجود دارد را انكار می كنند منظور ما از این بحث در اینجا این است كه باید علم تناسب بررسی شود و كاربرد آن روشن گردد و معلوم شود كه آیا سیاق و تناسب با وجود حدیث متواتر و قطعی در شأن نزول آیه ای می تواند كارگر باشد؟ و به خاطر تناسب در سیاق، روایت متواتر رد گردد؟

آیه الله طاهری می گوید: ما در عین پذیرفتن علم تناسب و ارتباط بین آیات، نمی پذیریم اگر روایتی صحیح و قطعی در تفسیر آیه ای از پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) به ما رسیده باشد به خاطر سیاق و تناسب، آن حدیث را نادیده گیریم، چون آنان عدل قرآن و مفسر واقعی آنند.

پس باید به «علم تناسب» پرداخت و كاربرد آنرا بررسی كرد و اگر در جایی تناسب، با حدیث قطعی و شأن نزول مسلم، تعارض داشت، تا جاییكه ممكن است بین آنها تناسب و همخوانی ایجاد كنیم و اگر قابل جمع نیستند، باید سبب نزول قطعی و حدیث متواتر را مقدم بداریم، نه اینكه در همه جا بدون اندیشیدن در محتوای آیه و فقط با تكیه بر فهم گذرا و سادة خود از تناسب از پذیرفتن شأن نزولهای قطعی و احادیث متواتر سرباز زنیم).[5]

سؤالات اصلی:

1- آیا تركیب كنونی آیات توقیفی است؟

2- آیا ترتیب كنونی سور توقیفی است یا اجتهادی؟

3- نظر اندیشمندان در خصوص تناسب آیات چیست؟

4- آیا تا كنون وجود نظم و تناسب بین آیات به صورت موردی بررسی شده است؟

5- چند نوع تناسب ما بین آیات قابل تصور است؟

سؤالات فرعی:

1- اولین كسی كه به بحث تناسب پرداخته چه كسی بود؟

2- آیا وجود تناسب میان تمام آیات متوالی اثبات شده است؟

3- آیا نظریة توقیفی بودن آیات مخالف یا مخالفانی دارد؟

4- كدامیك از مفسران به بحث تناسب پرداخته اند؟

5- رابطة تناسب آیات با تفسیر چگونه است؟

6- آیا وجود تناسب بین عبارات و جملات، كمكی به علم قرائت می‌كند؟ به عنوان مثال در بحث وقف و ابتدا؟

7- چه رابطه ای بین تفسیر موضوعی و علم تناسب آیات وجود دارد؟

8- وجوه تشابه و افتراق بین بحثهای سیاق، اسباب النزول و تناسب چیست؟

9- اثبات وجود تناسب بین آیات چه كمكی به بحث معجزه بودن قرآن كریم می نماید؟

فرضیه: میان آیات قرآن كریم تناسب و پیوستگی وجود دارد.

چكیده:

این تحقیق مشتمل بر كلیات، سه بخش و هشت فصل می باشد و در موضوع «پژوهشی در تناسب آیات» نگاشته شده است. بخش اول به بررسی لغوی و اصطلاحی واژگان كلیدی تحقیق اختصاص یافته و همچنین مقایسه‌ای میان سه بحث تناسب، سیاق و اسباب النزول صورت گرفته است و در پایان این بخش انواع تناسبات میان آیات بررسی شده است.

در بخش دوم پیشینه پژوهشها و آراء علما در مورد تناسب بررسی شده كه به پنج فصل تقسیم شده، فصل اول بررسی نظر علما سده‌های اول تا پنجم، فصل دوم بررسی آراء علماء سده‌های ششم تا نهم، فصل سوم بررسی آراء علماء سده‌های دهم تا چهاردهم، فصل چهارم بررسی آراء علماء معاصر و فصل پنجم بررسی نظرات مستشرقان.

بخش سوم در مورد پژوهشهای موردی آیات است كه سه گروه آیات در این بخش مورد بررسی قرار گرفته‌اند كه عبارتند از: آیات 39-30 سوره بقره، آیات 61-33 سوره آل عمران، آیات 88-80 سوره نساء. در مجموع وجوه ارتباط 45 آیه از تعداد 13 دوره تفسیر شیعه و سنی و نیز برخی كتب مرتبط مورد بررسی و جمع بندی قرار گرفته است.

بخش اول:

بررسیهای مفهومی

در آغاز هر بحث لازم است كه معنای لغات كلیدی آن بحث به خوبی روشن شود، و از آنجا كه هر لغتی دارای یك معنای لغوی است – كه در كتب لغت یافته می شود- و نیز یك معنای اصطلاحی – كه با توجه به كاربرد هر لغت در حوزه های مختلف تعریف می شود- ما در این بخش به بررسی معنای لغات كلیدی این تحقیق می پردازیم.

تناسب:

اولین و پركاربردترین لغت در این بحث «تناسب» است، (متناسب از مادة نسبت و از باب تفاعل و به معنای متشاكل و نزدیك هم بودن است و در مورد آیات قرآن كریم، همان ارتباط بین آیات است، اعم از اینكه دو آیه مربوط به هم از نظر نسب اربعه، عام و خاص باشند یا عقلی و حسی و یا خیالی و یا انواع دیگر علاقه ها و یا تداوم ذهنی، مانند: سبب و مسبب، علت و معلول، شرط و جزاء و یا دو نظیر و دو معادل و یا دو ضد و یا دو نقیض و امثال آن).[6]

همچنین سیوطی صاحب «الاتقان» در همین كتاب در تعریف تناسب می نویسد: («المناسبته فی اللغة المشاكله و المقاربه و مرجعها فی الآیات و نحوها الی معنی رابط بینها عام او خاص، عقلی أو حسی أو خیالی أو غیر ذلك من انواع العلاقات او التلازم الذهنی كالسبب و المسبب و العلة و المعلول و النظیرین و الضدین و نحوه»: مناسبت در لغت به معنای همگون و نزدیك به هم بودن است و در آیات قرآن و مانند آنها به معنایی بر می گردد كه میانشان ربط ایجاد می كند، حال، این ربط عام است یا خاص، عقلی یا حسی یا تلازم ذهنی مانند: سبب و مسبب، علت و معلول، نظایر و اضداد و چیزهایی از این قبیل)[7].

همچنین زركشی صاحب «البرهان» كه كتابی مفصل در زمینة علوم قرآنی است در مورد معنای لغوی تناسب چنین می نویسد:(«المناسبه فی اللغه: المقاربه و فلان مناسب فلاناً ای یقرب منه و یشاكله منه النسب الذی هوالقریب المتصل كالاخوین و ابن العم و نحوه.»: مناسبت در لغت یعنی نزدیك به هم بودن و فلان با فلانی مناسب است یعنی با او نزدیك است و همانند آن واژة «نسیب» نیز از همین ریشه است كه همان خویشاوند نزدیك مانند برادر، پسرعمو و مانند اینها می‌باشد).[8]

در نهایت می توان گفت (برای توصیف سبك قرآن و بیان پیوستگی و نظام مند بودن آن در زبان عربی از واژگان: تناسب، مناسبت، ارتباط، انسجام، اتساق، تناسق، نظم، ترتیب، وحدت و مشتقات و نظایر آنها استفاده می شود و در فارسی، این معادلها را می توان برای كلمه تناسب بر شمرد: هماهنگی، همبستگی، پیوستگی، پیوند، سازگاری، یكپارچگی، یك دستی، همسویی، همگونی، همانندی، همخوانی و …)[9]

سیاق:

سیاق در لغت به معنی (روند، جهت، اسلوب و روش)[10] می باشد. همچنین در كتب لغت معانی دیگری چون (مهر ازدواج، جدا شدن روح، مرگ)[11] نیز برای آن ذكر شده كه ارتباطی به بحث ما ندارد.

شهید محمد باقر صدر در تعریف دقیقی از سیاق می نویسد:«كل ما یكشف اللفظ الذی نرید فهمه من دوال اخری، سواء كانت لفظیه كالكلمات التی تشكل مع اللفظ الذی نرید فهمه كلاماً واحداً مترابطاً، اوحالیه كالظروف و الملابسات التی تحیط بالكلام و تكون ذات دلاله فی الموضوع»: سیاق عبارت است از قراینی كه در شناساندن معنای لفظ، نقش داشته باشد، حال فرقی نیست كه آن قرینه، لفظی باشد و به همراه لفظ مورد شناسایی، كلامی واحد و پیوسته را تشكیل دهد و یا حالی باشد (و از بیرون در رساندن معنا نقش ایفا كند) مانند وضعیت و چگونگی‌هایی كه پیرامون سخن شكل گرفته است و در نشان دادن معنا مؤثر می افتد).[12]

از دیگر معانی برای سیاق می توان به (آشنا بودن)[13]، (تشابه تساوی نسبتین)[14]

اشاره كرد ابن فارس نیز می نویسد: («النون والسین و الباء، كلمة واحده قیاسها اتصال شیئی بشیئی»: ماده نسب در ریشه لغوی خود یك اصل بیشتر ندارد كه پیوند داشتن چیزی با چیز دیگر معنی می دهد و این معنی در تمامی مشتقات آن جاری است)[15]

معانی دیگر ذكر شده برای واژه سیاق به بحث ما ارتباطی ندارد، لذا ما آنها را ذكر نمی كنیم و تعریف های مرتبط با این لغت، غالباً درحوزه تعاریف اصطلاحی وارد می شوند كه در همان بخش دوم به ذكر آنها پرداخته شده است.

اسباب النزول:

همانطور كه پیداست این لغت، یك واژه دینی و اصطلاحاً مربوط به قرآن می باشد و این اصطلاح در كتب لغت نیامده است، بنابراین ما به بررسی معنای واژة «سبب» می پردازیم، تا با روشن شدن اجزای این عبارت، به معنای كل عبارت دست یابیم:

(سبب به هر وسیله ای كه توسط آن چیزی به غیر آن وصل شود گفته می شود)[16] همچنین سبب به معنی ریسمان نیز آمده است كه این معنا، وابستگی و ارتباط زیادی به معنی پیش دارد. همچنین واژه سبب به معنی (مهر عروس)[17] نیز آمده است.

در مجموع باید گفت اسباب النزول، آن ریسمان و پیوند دهندة امر نازل شده (قرآن) به شرایط و اتفاقات رخ داده می باشد و به نوعی بین این دو پیوند برقرار می سازد.

بررسی اصطلاحی

تعریف اصطلاحی تناسب:

(یكی از ویژگی های قرآن، وجود تناسب معنوی میان آیات هر سوره است، گرچه یكجا نازل نگشته و به صورت پراكنده با فاصله های زیاد یا كم نازل شده باشند زیرا پراكندگی در نزول آیات كه به جهت مناسبتهای گوناگون بوده - طبیعتاً – (اقتضا می كند میان هر دسته آیاتی كه به مناسبتی نازل گشته با دسته دیگر كه به مناسبت دیگری نازل گشته است رابطه و تناسبی وجود نداشته باشد. در صورتیكه هر سوره هدف یا هدفهای خاصی را دنبال می‌كند كه جامع میان آیات هر سوره است و امروزه به نام «وحدت موضوعی» در هر سوره خوانده می شود، همین وحدت موضوعی است كه «وحدت سیاق» سوره را تشكیل می دهد و مسأله اعجاز در همین نكته است كه پراكندگی در نزول، عدم تناسب را اقتضا می كند، با آنكه تناسب و وحدت سیاق در هر سوره به خوبی مشهود است و بر خلاف مقتضای طبع پراكندگی در نزول می باشند)[18].

(معمولاً سوره های قرآن به خصوص سوره های بلند كه از چندین دسته یا «گروه آیات» تشكیل شده اند، اولاً درباره موضوع ساده و واحدی نبوده مشتمل بر چندین موضوع به ظاهر متفاوت هستند.

ثانیاً گروههای هم موضوع به جای آنكه با یكدیگر تركیب شده و زیر هم قرار گیرند، بر خلاف نظم متعارف بشری مخلوط با مطالب دیگر شده اند. به عنوان مثال در سوره بقره كه طولانی‌ترین سوره‌ها با بیشترین «گروه آیات» است 20 گروه دربارة پنج موضوع نازل شده گر چه دربارة برخی از این موضوعات 5 تا 7 گروه وجود دارد، اما هیچیك از آنها در كنار هم نیستند. عجیب اینكه از نظر زمانی نیز ترتیب نزول رعایت نشده است یعنی به جای آنكه گروههای مقدم جلوتر قرار گیرند معمولاً برعكس عمل شده و آیات مدنی جلو آیات مكی نشسته و آیاتیكه بعداً نازل شده قبل از آیات سابق قرار گرفته‌اند.

برخی كسانی كه برای اولین بار قرآن را می خوانند، به خصوص اگر آشنایی كافی با فرهنگ و زبان عربی نداشته، از ترجمه و زیر نویس فارسی استفاده نمایند، مواجه با یك سلسله ابهامات و اشكالاتی می گردند كه خود نمی توانند آنرا حل كنند)[19]

(بازرگان همچنان معتقد است كه به استثنای سوره های كوچك، غالب سوره های بلند قرآن از بخشها و تقسیمات متعددی كه هر كدام به ظاهر پیرامون موضوعی مستقل می باشند، تشكیل شده‌اند، تعداد این تقسیمات در همه سوره ها یكسان نیست، بعضی با دو یا سه بخش و برخی دیگر تا تعداد بیشتری شكل شكل گرفته اند، اما نكته قابل توجه این است كه بخشهای مختلف از 5 موضوعی كه بیان می گردد خارج نیستند.

1- گذشته (داستان انبیاء و امتهای پیشین)

2- حال (نقد حال معاصرین نزول قرآن)

3- آینده (آخرت و قیامت و بهشت و جهنم)

4- طبیعت (ارائه آیات تكوینی برای تعیین توحید، نبوت و آخرت)

5- اهداف، آرمانها و اخلاقیات و اصول و ارزشها.

نویسنده كتاب با اشاره به اینكه هر كتاب آغاز و انجامی دارد در مورد قرآن كریم می نویسد هر كتابی برای خود مقدمه و مؤخره یا فهرست مندرجاتی در ابتدا و جمع بندی و خلاصه مطالبی در انتها دارد قرآن نیز بی اعتنا به این راهنمای مفید و مؤثر نیست، برای سوره های كوچك همچون مقالات مختصر، چنین امری ضروری نمی باشد. اما اولین و آخرین آیه (یا چند آیه اول و آخر) بیشتر سوره ها چنین نقشی را ایفا می نماید، تك تك كلماتی كه اولین آیه اغلب سوره های بلند را تشكیل می دهند، در سوره مربوطه كاربردی كلیدی و نقشی محوری داشته از نظر آماری و تكرار دفعات در كل قرآن نسبت اول (یا در ردیف بالاترین نسبتها) را در ارتباط با مهمترین مضامین سوره ابلاغ می نماید و به عنوان جمع بندی و نتیجه گیری نهایی، بهره گیری ساده تر از محورهای اخلاقی مطروحه را ممكن و میسر می سازد).[20]

(برخی از سوره های قرآن با حرف و آهنگ واحدی همچون: الف، ی، ه، ر، س و … ختم می‌شوند و برخی دیگر با حروف و آهنگی متنوع تر بیش از همه حرف «ن» در انتهای آیات قرآن به چشم و به نظر می رسد تمامی موارد آن ناظر به حالت و عملكردی از انسان باشد، جالب اینكه در بسیاری از سوره های بلند یا متوسط، تعداد این موارد نسبتی حساب شده با سایر حروف دارد، مثلاً از 64 آیه سوره نور دقیقاً 32 آیه یعنی 50% به حرف «نون» ختم می شوند.

نكته مهم و قابل توجه تغییر آهنگ ناگهانی آیات در برخی سوره ها می باشد سوره های زیادی وجود دارند كه از ابتدا تا انتها قافیه و آهنگ واحدی دارد، اما استثنائاً یكی دو آیه آنها با آهنگ و قافیه دیگری ختم می شوند. مثل سوره اسراء كه 110 آیه آن با حرف (الف) ختم شده تنها آیه اول با حرف (راء) ختم می شود.

این تغییرات معمولاً در آیات كلیدی سوره كه به اصطلاح جنبه شاه بیت دارند رخ می دهد و به گونه ای آشكار كلمه مورد نظر را جلوه می دهد و مورد تمركز قرار می دهد.

نمایش یك كلمه تنها به خاطر نقش كلیدی آن در سوره نیست، گاهی موارد این استثناء ها فلشی است به سوی حروف مقطعه برای درك مفهوم و نظم آماری آنها یا جمله معترضه ای را نشان می دهد كه در وسط یك سوره و در متن یك داستان برای آموزش مؤمنین نصب العین شده است).[21]

(دانشمندان بر ادعای تناسب دلایلی دارند از جمله تفاوت در عدد و كمیت آیات سوره هاست این تفاوت در عدد آیات هر سوره نمی تواند اتفاقی باشد، زیرا اتفاقی بودن یعنی نسنجیده و عاری از حكمت و بدون سبب بودن است و صدور هر گونه عمل حساب نشده از فاعل حكیم ممتنع است.

سوره های قرآن بیشتر به طور كامل نازل گشته به ویژه سوره های كوتاه، سوره های دیگر كه آیات آنها در طول مدت و پراكنده نازل گشته است، با نزول بسم الله آغاز می گردید و هر آیه با آیاتی كه پس از آن نازل می گشت، با دستور پیامبر اكرم (ص) به دنبال آیات پیشین ثبت می گردید تا بسم الله دیگری نازل گردد كه پایان سوره قبل و آغاز سوره بعد را اعلام نماید، لذا مقدار عدد آیات هر سوره و ترتیبی كه میان آیه های هر سوره وجود دارد، تماماً توقیفی است و با دست وحی و دستور پیامبر انجام گرفته است.

اختلاف عدد آیات هم معلول هدف خاص آن سوره است و با پایان یافتن بیان هدف، سوره پایان می یابد، و به همین جهت است كه وحدت موضوعی یا وحدت سیاق هر سوره را تشكیل می دهد، یعنی میان آیات هر سوره یك رابطه معنوی و تناسب نزدیك وجود دارد.

چنانچه برخی مفسران نیز امروزه در پی آنند تا به اهداف ویژه هر سوره دست یابند مانند علامه طباطبایی، سید قطب و نیز شاگرد او عبدالله محمود شحاته و محمد عبده نیز همین نظریه را دنبال كرده و مسأله (وحدت موضوعی سوره) را مطرح كرده و اصرار دارد كه فهم هدف هر سوره كمك شایانی است به مفسر تا به طور دقیق به مقاصد سوره پی ببرد و به معانی آیه آیه های هر سوره نزدیك شود. دیگر مفسران عصر حاضر از همین روش الهام گرفته‌اند مانند استاد مصطفی مراغی، استاد محمد شلتوت كه تفسیری دارد كه اجزاء قرآن را فراگرفته و همت گماشته تا اهداف هر سوره و اغراض و مقاصد آنها را بیان نماید.

استاد شحاته می گوید: مرحوم استاد قطب در این راستا سعی فراوانی مبذول داشته و نظر نافذ در این راه به خرج داده كه احاطه كامل خود را در فهم اهداف سوره ها نشان داده است و نیز استاد دیگرش دكتر محمد عبدالله دراز در دانشگاه پیش از تفسیر هر سوره در این باره تأكید داشته و این ذهنیت را كه قرآن مجموعه ای از گفته ها و اندیشه های پراكنده است به شدت رد می نمود و می‌گفت: با دقتی كه دانشمندان اسلامی امروزه انجام داده اند به خوبی روشن گردیده كه هر سوره دارای تنظیم خاص و از نظم و ترتیب ویژه ای برخوردار است كه با یك مقدمه شیوا شروع می‌گردد، سپس به مقاصد حالیه خود می پردازد و یا یك جمع بندی كوتاه خاتمه می یابد.

لذا استاد محمد عبدالله دراز می گوید: از همین جا نتیجه می گیریم كه قرآن با آنكه به مقتضای مناسبتهای خاص و در زمانهای متفاوت نازل گردیده در عین حال وحدت منطقی و ادبی خود را حفظ كرده و این بزرگترین شاهد اعجاز قرآن است.

استاد محمد مدنی – ریاست دانشكده الهیات الازهر – نیز به این مسأله تأكید دارد وقت در فهم مقاصد هر سوره را بهترین راه برای فهم معانی آیات دانسته است او می گوید: «تا منظر عام سوره را با دید بازننگری، هرگز نتوانی به درك جزئیات ترسیم شده در پهنای سوره دست یابی» این مطلب با ارزش را در مقدمه تفسیر سوره نساء بیان داشته و آنرا بنام (المجتمع الاسلامی كما تنظمه سوره النساء: جامعه اسلامی آن گونه كه سوره نساء ترسیم كرده) نامیده است.

دكتر محمد محمود حجازی در این زمینه كتابی دارد به نام «الوحده الموضوعیه فی القرآن الكریم» كه به سال 1390 به چاپ رسیده.

خلاصه، متأخرین در این باره تأكید دارند كه هر سوره دارای یك جامعیت واحدی است كه در انسجام و به هم پیوستگی آیات نقش دارد و اولین وظیفه مفسر، پیش از ورود به تفسیر آیات به دست آوردن آن وحدت جامع حاكم بر سوره است تا به خوبی بتواند به مقاصد سوره دست یابد.

به علاوه علمای بلاغت از دیر زمان «حسن مطلع و حسن ختام»در هر سوره را از جمله محسنات بدیعی قرآن دانسته اند، بدین ترتیب كه هر سوره با مقدمه ای ظریف آغاز می گردد و با خاتمه ای لطیف پایان می یابد. گویند: ضرورت بلاغت اقتضا می كند كه سخن ور سخن خود را با ظرافت تمام به گونه ای آغاز كند كه هم آمادگی در شنونده ایجاد كند هم اشارتی باشد به آنچه مقصود اصلی كلام است.

درباره حسن ختام ابن ابی الاصبع گوید: «لازم است كه متكلم سخن خود را بالطافت كامل پایان بخشد زیرا این آخر جملاتی است كه اثر آن در ذهن شنونده باقی می ماند. لذا باید سعی كند تا با شیواترین و پخته ترین عبارتها، سخن خود را خاتمه دهد. آنگاه به تفصیل به تك تك سوره ها پرداخته و شیوایی خاتمه هر یك را از دیدگاه «علم بدیع» روشن می سازد. علمای بلاغت اتفاق نظر دارند كه خاتمه سوره ها هم چون افتتاح آنها در نهایت لطافت و ظرافت انجام یافته است ابن معصوم گوید:«خواتیم السور كفواتحها وارده علی احسن وجوه البلاغه و اكلمها مما یناسب الاختتام» آنگاه خاتمه برخی سوره ها، را بر می شمرد و حسن آنرا ارائه می دهد، سپس می گوید: «و تأمل سائر خواتیم السور تجدها كذلك فی غایه الجوده و نهایه اللطافه»

اكنون این پرسش پیش می آید: آیا كلامی با مقدمه ای شیوا و خاتمه ای زیبا، مقصودی بس والا در میان نداشته باشد و این همان نكته ای است كه متأخرین بدان پی برده اند استاد بزرگوار علامه طباطبایی بر این نكته اصرار دارد كه هر سوره صرفاً مجموعه ای از آیات پراكنده و بدون جامع واحدی نمی باشد بلكه یك وحدت فراگیر بر هر سوره حاكم است كه پیوستگی آیات را می‌رساند. مسأله وحدت موضوعی یا وحدت سیاق در هر سوره – كه از قرائن كلامیه به شمار می‌رود از همین جا نشأت گرفته است علامه می فرماید: «ان لكل طائفه من هذه الطائف من كلامه تعالی – التی فصلها قطعاً وسمی كل قطعه سوره نوعاً من وحده التالیف و الالتئام لا یوجد بین العاض من سوره و لا بین سوره و سوره و من هنا نعلم ان الاغراض محصل لاتتم السوره الابتمامه» اینكه خداوند هر دسته از آیاتی را جدا از دسته دیگر قرار داده و نام سوره بر هر یك نهاده، شاهد بر این است كه یك گونه انسجام و پیوستگی در هر مجموعه وجود دارد، كه در قسمتی از یك مجموعه و یا میان هر سوره و سوره دیگر، آن پیوستگی خاص وجود ندارد.

از اینرو در می یابیم كه اهداف و مقاصد مورد نظر در هر سوره با سوره های دیگر تفاوت دارد، هر سوره برای بیان هدف و مقصدی خاص عرضه شده كه پایان نمی یابد مگر با پایان یافتن آن هدف و رسیدن به آن مقصد.

وی پیشاپیش هر سوره، فشرده ای از مطالب گسترده آنرا بیان داشته و با این اقدام شایسته، از راز بزرگی كه در متن سوره ها نهفته است پرده برداشته و جهشی ارزنده به جهان تفسیر بخشیده است)[22]

برخی علاوه بر تناسب آیات، مسأله تناسب سوره ها را نیز مطرح ساخته و خواسته اند ترتیب موجود میان سوره ها را توقیفی بدانند، بلكه برخی از این فراتر رفته آنرا حكمت بالغه الهی گرفته، شاهدی بر اعجاز قرآن در ترتیب سوره ها دانسته اند برهان الدین بقاعی (متوفای 885) تفسیر گسترده ای دارد به نام «نظم الدرر فی تناسب الایات و السور» كه به افراط در این زمینه سخن گفته و از حد اعتدال بیرون رفته است مطلب را از آنجا شروع می‌كند كه تناسب میان استعاذه و بسمله در آن است كه استعاذه با حرف الف شروع می‎شود و اشاره به ابتدای آفرینش است ولی بسمله با حرف «باء» كه حرف «شفوی» است شروع و با حرف «میم» ختم می‎شود كه اشاره به معاد است پس استعاذه و بسمله مبدا و معاد را فرا گرفته اند به علاوه یك تناسب دورانی میان آخر قرآن (كه به دو سوره معوذتین ختم می‎شود) و ابتدای قرآن كه با (استعاذه) شروع می‎شود قایل شده كه هرگاه كسی بخواهد در تلاوت قرآن آخر آنرا به اول آن وصل كند. این تناسب رعایت شده است آنگاه در بیان پیوستگی سوره ها به یكدیگر سخنان بسیاری گفته كه عموماً فاقد دلیل و تعجب‌برانگیز است.

شگفت آورتر، معاصر وی جلال الدین سیوطی، با آن ذكاوت و تیز نظری- با آن كه كار بقاعی را ناپسند خوانده، خود رساله ای به نام «تناسق الدرر فی تناسب السور» نگاشته و در عرضه این گونه مطالب بدون پشتوانه اسراف ورزیده است، از جمله مناسبت سوره مسد با سوره توحید كه پس از آن واقع گردیده را در وزن و قافیه (حرف دال) گرفته گوید «سوره مسد» به آیه «فی جیدها حبل من مسد» ختم می‎شود و سوره توحید به آیه «قل هو الله احد» آغاز می گردد كه حرف آخر هر دو ‎آیه دال است و از این گونه تكلفات كه آدمی از شنیدن آن رنج می‎برد. به گفته سید قطب «قرآن آن اندازه شكوهمند و بزرگ قدر است و عظمت آن فراگیر كه نیازی به اینگونه تكلفات بی‌رنگ و بی مایه ندارد، جای شگفتی است كه برخی از مفسران عالیقدر ما، اینگونه گفته ها را پی‌گیری كرده، در كنار مطالب والا و ارزشمند خود درج كرده اند)[23].

هرگاه منظور متكلم تنها افاده اصل مقصود بدون آنكه تفننی در انواع خطاب نشان دهد بوده تمام افراد با یكدیگر مساوی به شمار آیند و اگر آن مقصود با اسلوبی ادبی و فنی و با طرزی جالب توجه و شیوا بكار رود و با حواس و ادراكات نفسانی متناسب باشد و باعث تنافر آن نگردد و در اعماق قلب نفوذ كند باعث فضیلت و برتری گوینده گردد و برای او موقعیت كاملی در قلوب مهیا سازد و مورد توجه و انظار شود و نام او در تاریخ پایدار ماند و یادگاری از عصر خود بوده باشد و یك تن از اینان در اهمیت به منزله یك جمعیت به شمار آید و هر كدام از آنها بر حسب مقامات خود از شاعر كه از قریحه خود استفاده نموده از پیغمبر كه از وحی آسمانی استمداد می نماید به نسبت خود دارای موقعیت مخصوصی می‎باشد. و هرگاه دقایق تركیب كلام و مزایای آن به طوری بوده كه سراسر حواس انسان را فرا گیرد و به منتها درجه ای كه برای سخن متصور است رسد و به منزله روح یك لغت و بیان یك جمعیت به شمار آید به طوری كه هیچ دوره از ادوار قلب و انقلابی در او پدید نیاورد و عموم فصحا و بلغا نسبت به او در یك درجه از عجز قرار گیرد و معترف به ناتوانی خود گردند بی شك معجزه طبیعت سخن می‎باشد و این معنی با نظر در آیات قرآنی به خوبی معلوم می گردد.

و به هیچ وجه این معنی سابقه ندارد كه در تمام ادوار تاریخ و نزد عموم فصحا جز قرآن سخنی مورد اتفاق همگان قرار گیرد و هیچ گونه چون و چرا در او راه نیابد. زیرا خداوند در تنظیم حروف و كلمات و جمل آن همان دقائقی كه در تالیف مجموع عالم كون و خلقت انسان بكار برده در وی نیز اعمال نموده است و فصحا و علمای ادبیت به منزله پزشكان فنی می باشند و چنانچه پزشكان متخصص در سلولهای بدن انسانی بدون آنكه از اسرار اساسی آن آگاهی داشته باشند می‎باشد اینان در شناختن مواضع حروف و جمل و كلمات كاملاً آگاهی دارند بدون آنكه به اسرار واقعی تركیب آن پی برند.

و قرآن به واسطة انسجام و سلامتی كه دارا است بطوریست كه مجموع آن با همه اختلاف در مقامات بیان می‎باشد از یك سنخ بوده و بر یك نسق در فصاحت و رونق كلام می‎باشد و دارای یك روح است با آنكه روش سخنان فصحا با اختلاف مقامات مختلف می گردد و در درجه فصاحت ضعف و قوت بر او طاری می‎شود برخلاف قرآن كه در همه جا به یك پایه می‎باشد و هیچ گونه سستی در او راه نمی یابد و در وحدت اسلوب به طوری است كه با از نظر گذراندن بعضی از سوره گویی تمام آن از خاطر می گذرد و از این جهت است كه حفظ آن آسان است و كوچك و بزرگ آنرا بخوبی حفظ می‌كنند و اگر جزئی از آنرا فراموش كنند آنرا از روی وحدت سیاق به خاطر می آورند.

گذشتگان از تناسب آیات تفسیر به «تلاؤم» آیات می كردند و تلاؤم در مقابل تفاخر است، یعنی آیات قرآن از تلاؤم و تناسب كامل برخوردارند، زیرا هماهنگی حروف هر كلمه و یكنواختی كلمات هر جمله و انسجام جمله در تمام سخن، به روشنی در آیات قرآن آشكار است و ابداً تنافری در هیچ كجای قرآن مشاهده نمی‎شود).[24]

تعریف اصطلاحی سیاق

(لغت شناسان برای سیاق معانی متعددی مانند راندن، اسلوب، روش،‌ طریقه، فن تحریر محاسبات به روش قدیم، مهر و كابین و تتابع (از پی یكدیگر در آمدن)، را ذكر كرده و سیاق كلام را به اسلوب سخن و طرز جمله بندی معنا كرده اند ولی در باب معنای اصطلاحی سیاق، علمای فقه و اصول و تفسیر با اینكه فراوان از سیاق یاد كرده و آنرا مورد استناد قرار داده اند، اما تعریف دقیقی از آن ارائه نكرده اند. جامعترین تعریفی كه از سیاق می‎توان بدست دارد چنین است:

«سیاق نوعی ویژگی برای واژگان یا عبارت و یا یك سخن است كه بر اثر همراه بودن آنها با كلمه ها و جمله های دیگر به وجود می‎آید»)[25].

(سیاق عبارت است از قراینی كه در شناساندن معنای لفظ، نقش داشته باشد حال فرقی نیست كه آن قرینه، لفظی باشد و به همراه لفظ مورد شناسایی، كلامی واحد و پیوسته را تشكیل دهد و یا حالی باشد و از بیرون در رساندن معنا نقش ایفا كند مانند وضعیت و چگونگی هایی كه پیرامون سخن شكل گرفته است و در نشان دادن معنا مؤثر می افتد.

به هر حال توجه به سیاق در انظار مفسران سابقه ای دیرینه دارد و از دیرباز مدنظر اندیشمندان اسلامی بوده است.

مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان مكرر و در موارد متعدد به سیاق و ارتباط آیات توجه داشته و معانی درست آیات را از این طریق طبق نظر خود دریافت نموده است و تصریح می‌كند كه استوارترین دلیل و روشن ترین گواه برای دریافت معنای یك آیه، سیاق است ولی خود وی در مورد سیاق سخنی دارد و آن این است كه در عین اینكه توجه به سیاق در فهم معانی و مراد آیات، نقش بسزایی دارد و یكی از قرائن فهم مراد است. این جهت را نیز نباید فراموش كرد كه اگر دلیلی قویتر مانند روایات قطعی در شأن نزول آیات، وجود داشت و برخلاف سیاق دلالت داشت، آنجا باید به آن روایات عمل كرد، به عنوان مثال آیه تطهیر در سوره احزاب در بین آیاتی كه مربوط به بیان احكام زنان پیامبر (ص) است واقع شده، در حالیكه یقین داریم منظور از اهل بیت در آن آیه، زنان پیامبر (ص) نیستند، چون از شیعه و سنی كسی معتقد به عصمت آنان نشده پس در این نوع موارد نباید به سیاق آیات عمل كرد و سایر قراین داخلیه و خارجیه را نادیده گرفت و گفت آیه به قرینه سیاق، مربوط به زنان پیامبر (ص) است كه احیاناً علمای اهل سنت، چنین گفته‌اند.)1

(زركشی نیز در البرهان در تعریف سیاق می نویسد:

سیاق كلام، بنیاد تفسیر مفسر است گرچه معنایی كه حاصل می شود ناسازگار با معنای لغوی آیه باشد. لذا برخی از مفسران همانند زمخشری صاحب كشاف در تفسیر آیات بر آنچه كه مقتضای سیاق كلام است، اعتماد می نماید.

مرحوم شهید صدر كاملترین تعریف را از سیاق عرضه كرده است. او در علم اصول می گوید «سیاق عبارت است از هرگونه دال و نشانه ای كه با لفظی كه فهم آن مقصود است همراه باشد خواه آن دال و نشانه لفظی باشد به گونه‌ای كه با لفظ موردنظر، كلام واحد و مرتبطی را تشكیل می‌دهد یا آن دال و نشانه حالی و غیرلفظی باشد مانند موقعیتها و شرایطی كه بر كلام احاطه دارندو نسبت به موضوع مورد بحث نقش دلالت‌گری ایفا می‌كنند».

نتیجه آنكه سیاق از جمله مباحث الفاظ و دانش زبانی متن و در تعبیری در زمره دانش اسلوبی است و همبسته بودن متن قرآنی در وجه زبان و معنا را مكشوف می سازد. سیاق آمیخته‌ای از تمامی بخشها و اجزای متن قرآنی است كه مشتمل بر ساختار، درون مایه انسجام یكپارچگی و نگاه وحدت گرایانه بر اجزاء آیات می‎باشد)[26].

(سیاق از نوع و چرایی چینش آیات سخن می گوید و بیان می دارد كه اولا به چه سبب كلمات چند آیه با نظمی خاص با یكدیگر همبسته معنایی و زبانی پیدا كرده‌اند و ثانیا فهم هركدام از آیات مرتبط چگونه در تناظری با فهم دیگر آ‌یات است؟)2

(اسلوب همان شكل و صورت سخن است كه در معنایی باشكوه و سخنی پرفروغ نمایان می‎شود و واقعیات را در نفس به تصویر می كشد و آن را آشكار می سازد و آدمی با  آن حقیقت معانی را احساس می‌كند، آن گونه كه در ذهن خود، اشیاء را به تصویر می كشد و اسلوبها از نظر نظم و زیبایی و اختلاف در مكانها، دارای اقسام گوناگون می باشند چنانچه خداوند می فرماید: «انظر كیف نصرّف الایات و لعلّهم یفقهون»[27])[28]

(سیاق بین مجموعه‌ای از آیات تشكیل می‌شود به طوریكه هریك از اجزاء آن می تواند قرینه‌ای برای جزء دیگر آن نامند.این نوع قرینه را «قرینه سیاق» می نامند)[29]

تعریف اصطلاحی اسباب النزول

(سبب نزول در اصطلاح مفسران و دانشمندان علوم قرآنی رویداد یا پرسشی است كه به اقتضای آن قسمتی (آیه یا آیات یا سوره ای) از قرآن كریم همزمان یا در پی آن نازل شده است و به مجموعه رویدادها و پرسشهای مزبور اسباب نزول گفته شده است، تعاریف مختلف از اسباب النزول:

سیوطی می گوید «والذی یتحرر فی سبب النزول انه ما نزلت الایه ایام و قوعه لیخرج ما ذكره الواحدی فی سورة الفیل من ان سببها قصه قدوم الحبشه به فان ذلك لیس من باب اسباب النزول فی شیء بل هومن باب الاخبار عن الوقائع الماضیة»[30].

زرقانی می نویسد: «سبب النزول هو ما نزلت الایة او الآیات متحدثه عنه اومبینه لحكمه ایام وقوعه»[31].

آیة الله معرفت نیز در این باره می نویسد: «اسباب النزول ای السبب الداعی و العله الموجبه تنزول قرآن بشأنها»[32]

آقای حجتی در اسباب النزول می نویسد: (اسباب نزول عبارت از اموری است كه یك یا چند آیه و یا سوره ای در پی آنها و به خاطر آنها نازل شده است)[33]

(برخی نیز معتقدند سبب نزول یا شان نزول عبارت از سؤال یا رویدادی است كه در عصر رسالت پیامبر(ص) پیش آمده و انگیزه نزول آیه یا آیاتی شده است.)[34]

(اسباب النزول با تدریجی بودن نزول قرآن ارتباط تام دارد كه به آن سبب نزول یا شان نزول می‌گویند.

به طور كلی آیات قرآن كریم به دو دسته تقسیم می گردند:

الف) آیاتی كه بدون سبب خاص و تنها به خاطر هدایت و ارشاد عموم مردم نازل شده اند.

ب) آیاتی كه نزول آن به انگیزه ای خاص بوده است و در حقیقت زمینه هایی به وجود می‌آمده تا آیه یا آیات بلكه سوره ای نازل گردد)[35].

از فوایدی كه برای شناخت سبب نزول نام برده اند یكی فهم مقصود صحیح آیه است یعنی اینكه هر سخن در مواقع مختلف، معانی مختلفی می دهد و برای درك درست سخن، فهم جهات خارجی و قراین دیگر نیز لازم است، مواقع مختلف تقریباً همان سیاق است، همانند یك فیلم كه بیننده پس از چند قسمت و كسب شناخت نسبی از شخصیتهای فیلم رفتارهای آن ها را به گونه ای خاص تفسیر كرده و یا حتی می تواند رفتارهای احتمالی آنها را حدس بزند، در متون هم، چنین است، یعنی وقتی سیاق متنی، سیاق آیات عذاب است آیات آن مجموعه همگی به نوعی برای این هدف چیده شده اند.

علامه طباطبایی در بررسی و تحلیل روایات اسباب نزول به دلایلی حجیت آنها را مورد تردید قرار می دهد:

اولاً: از سیاق بسیاری از آنها پیداست كه راوی ارتباط نزول آیه را در مورد حادثه و واقعه به عنوان مشافهه و تحمل و حفظ به دست نیاورده بلكه قصه را حكایت می كند سپس آیاتی را كه از جهت معنا مناسب قصه است، به قصه ربط می دهد و در نتیجه سبب نزولی كه ذكر شده سبب نزول نظری و اجتهادی است نه سبب نزولی كه از راه مشاهده و ضبط بدست آمده باشد. گواه این سخن آن است كه در خلال این روایات، تناقض بسیار به چشم می خورد به این معنا كه در بسیاری از آیات قرآن در ذیل هر آیه، چندین سبب نزول متناقض همدیگر نقل شده كه هرگز با هم جمع نمی‌شوند، حتی گاهی از یك شخص مانند ابن عباس در یك آیه چندین سبب نزول روایت شده است.

ورود این اسباب نزول متناقض، یكی از دو محمل را بیشتر ندارد، یا باید گفت این اسباب نزول نظری هستند نه نقلی محض، و باید گفت همه روایات یا بعضی از آنها جعل گردیده اند، با رخداد چنین احتمالی، روایات اسباب نزول اعتبار خود را از دست می دهند و حتی صحیح بودن جز از جهت سند، سودی نمی بخشد، زیرا احتمال دسیسه یا اعمال نظر در جای خود باقی است.

ثانیاً: ثابت شده است كه در صدر اسلام مقام خلافت از ثبت حدیث و كتابت آن شدیداً منع می‌كرد و این ممنوعیت تقریباً تا پایان قرن اول ادامه داشت. این رویه راه نقل به معنا را بیشتر از حد ضرورت به روی راویان و محدثان باز كرد. تغییرات اندك كه در هر مرتبه نقل روایت پیش می‌‌آمد، كم كم روی هم انباشته می گردید. به طوری كه گاهی اصل مطلب از میان می رفت. انسان گاهی به روایاتی بر می خورد كه در قصه ای كه مشتركاً به شرح آن می پردازند هیچ وجه مشتركی ندارند.

حال چه باید كرد؟ آن همه فوایدی كه برای اسباب نزول ذكر كردیم با واقعیت موجوددر روایات جعلی و یا حدسی و اجتهادی چگونه بكار می آیند؟ حق این است كه اگر جزو روایات، متواتر یا حتمی الصدور بود به مفاد آن ترتیب اثر می دهیم و اگر چنین نبود آن روایت را به آیه مورد بحث عرضه می كنیم و در صورتیكه مضمون آیه و قراینی كه در اطراف آیه موجود است، با آن سازگار بود به روایت سبب نزول اعتماد می نماییم و بدین ترتیب اگر چه مقدار زیادی از روایات اسباب نزول از درجه اعتبار ساقط می گردند. اما باقی مانده معتبر و قابل اعتناست.)1

مقایسه میان تناسب، سیاق و اسباب النزول

(در بحث مقایسه تناسب آیات و سیاق آیة الله طاهری بحثی را مطرح می كنند و در بخشی به نام تناسب برحسب سیاق می نویسد: (آیات قرآن آنچنان حساب شده در كنار هم قرار گرفته اند كه جابجایی یك آیه یا یك جمله در آیه، باعث انحراف از فهم درست آن آیه می گردد؛ به عنوان نمونه اگر عبارت «ویل للمصلّین» را در سوره ماعون از جایگاه اصلی آن تغییر داده و در جای دیگر قرآن قرار دهیم، معلوم است كه معنای درست و صحیح آن هیچ گاه به دست نخواهد آمد و اساساً آیه ای علیه نمازگزاران می شود، در حالیكه منظور آیه ترغیب و تشویق به خواندن نماز و غفلت نكردن از آن است.

یا در آیه شریفه «والله خلقكم و ما تعملون» اگر آنرا از جایگاه اصلیش كه كاملاً در ارتباط با ماقبلش هست، منتقل كنیم و به جای دیگر ببریم و یا حداقل این جمله را با قطع نظر از سیاق و ارتباط آن با قبل، مستقل معنا كنیم، دچار همان مشكلی می شویم كه اشاعره شدند، یعنی جبر، درحالیكه آیه نمی خواهد بگوید اعمال روزانه شما مخلوق خداست تا سر از جبر درآورد، بلكه این جمله كلام حضرت ابراهیم است در برابر بت پرستان كه در برابر بتی كه خود تراشیده بودند عبادت می كردند به آنها فرمود: شما و این بتهایی كه ساخته اید همه مخلوق خدایید و این جمله در واقع برای تحقیر بتهای آنان ابراز شده نه برای اثبات جبر، زیرا اگر می شد از این جمله استفاده جبر نمود، آنگاه این جمله به نفع مشركان بود نه به ضرر آنها؛ زیرا آنان می توانستند به ابراهیم بگویند حال كه اعمال ما (یعنی بت پرستی ما) كار خداست چرا به ما خطاب عتاب آمیز داری، ما را ملامتی نیست، چون ما بنده ایم و مجبور و در كارهای جبری، سرزنشی نیست درحالیكه چنین نبود.

بنابراین، توجه به سیاق آیات در فهم معانی آیات، بسیار حائز اهمیت است و چه بسا غفلت از آن، باعث كج فهمی و حتی انحراف كامل از معنای واقعی آیات خواهد بود چنانكه در دو نمونه فوق ملاحظه گردید، لذا بزرگان فن، توجه به سیاق را امری لازم و ضروری دانسته و در تفسیر به آن توجه كامل داشته اند.

محمدباقر موحد ابطحی می گوید: «أن واجب المفسر ان ینظر فی الایات مجتمعه متأصرة» (مفسر موظف است كه آیات را در مجموعه ای به هم پیوسته و در ارتباط با هم بنگرد) محمد عزه دروزه در این رابطه می گوید «ملاحظة السیاق و التناسب و الترابط بین الفصول و المجموعات القرآنیة ضرورة و مفیده جدّاً فی فهم مدی القرآن و مواضعه و اهدافه»
ملاحظه سیاق و تناسب و ترابط بین آ‌یات قرآنی و اجزای آنها امری ضروری لازم است و در فهم منتهای اهداف و موضوعات آن، بسیار مفید و ارزشمند است)1

 (بی تردید این تعبیر و تعریف از سیاق آنرا به مناسبت و اسباب نزول نزدیك می سازد می‌دانیم كه اسباب نزول پیوند یك یا چند آیه با بافت تاریخی آن آیات را تبیین می سازد اما دانش مناسبت رابطه آیات و سور را در ترتیب كنونی متن قرآنی بررسی می كند اسباب نزول لزوما دلالت بر اعجاز قرآن ندارد اما مناسبت و سیاق یكی از وجوه اعجاز متن قرآنی است.

سیاق و مناسبت به پژوهش در بافت و آمیخت ساختمانی خاص متن قرآنی می پردازند و پیوندهای درون متن قرآنی را تبیین می كنند اما اسباب نزول، آیات قرآن را به لحاظ ارتباطشان با اوضاع و احوال خارجی و اسباب بیرونی متن قرآنی بررسی می كند در سیاق از معناشناسی و زیباشناسی متن قرآنی پژوهش می شود اما در اسباب نزول از دلالت متن قرآنی بر رویدادهای خارجی سخن گفته می شود.

واژه سیاق از مبدا سوق اخذ شده و لغویین معانی چندی را برای معانی لغوی سیاق بیان داشته‌اند؛ همچون تعاقب و توالی، اسلوب ساختاری واژگان وقوع در بین كلام و گاه مستفاد از مجموع كلام)[36]

(تناسب بین اجزای یك مجموعه، برحسب مورد، فرق می كند چه بسا مناسبتی كه بین اجزاء یك جمله و یك كلام و عبارت برقرار می شود از تضاد بین دو ضد تشكیل می یابد. مانند مناسبتی كه بین رحمت و عقاب، كه بعد از رغبت و رهبت (اعراض) برقرار می‌شود گاهی وجه تناسب آیات برای برخی افراد قابل فهم نیست، در این صورت است كه تأمل و دقت بیشتری را جهت دستیبابی به تناسب واقعی در آیه می طلبد زیرا كلام حكیم مطلق است و به واسطه آن، تمام عقلای عالم را به مبارزه طلبیده و مجاب ساخته و در بعد اعجازش همگان را از آوردن مثل آن، برای ابد ناامید كرده است و لذا باید دارای حكمت بالغه باشد)[37]

(سیاق، تناسب و تناسق از جمله موضوعات جدیدی محسوب می شوند كه با ساختار نهایی و آمیخت ساختگانی معنایی در پیوند می باشد.

اخذ مفهوم روشن آیات به جستجو و پژوهش در سیاق آیات پیوسته است به نحوی كه علامه طباطبایی حتی گاهی سیاق را بر اسباب نزول ترجیح داده و گاهی به دلالت سیاق از عبارتی عام، مفهومی خاص و معنایی معین را تفسیر می كند. برخی از مفسران از اهمیت سیاق به نحوی یكسان در تمامی آیات و سور و تفسیر معنای آیات همبسته بهره می برند درحالیكه برخی دیگر سیاق را متعلق مشروطی دانسته و تحت ضوابطی از تاثیر سیاق سخن می گویند.

از دیرباز اسلوب خاص قرآن كه مرحوم مطهری از آن به زبان خاص قرآن تعبیرمی كرد مورد توجه محققان قرآنی بود. اسلوب زبانی و معنایی قرآن به تبع خود بحثهایی همچون سیاق را خلق كرد.

تتبع و پژوهش در متن الهی خاصه جستجو در نوع و كیفیت بافت آن امری دشوار است درواقع بررسی سیاق در تفسیر آیات به مثابه روش تحلیلی متن الهی و مطالعه در چگونگی چینش این متون است، سیاق به ویژه با دو مسئله تناسب سور و آیات و اسباب نزول در هم تنیده است. مناسبت كه امری درون آیاتی است بر مرتبط الاجزاء بودن آیات دلالت داشته و تأكید می‌ورزد كه متن قرآنی یك واحد ساختاری همبسته است و مفسر باید این روابط و مناسبتهای پیوند كه صرف ثبت حقایق تاریخی در موضوع متن قرآنی بلكه فهم متن قرآنی و استخراج دلالتهای آیات در پرتو شناخت زمینه نزول می باشد. در این باور دانش اسباب نزول امری بیرون از آیات است اما چنانكه برخی از محققان قرآنی همچون واحدی و این دقیق العید و این تیمیمه گفته اند فهم سبب نزول در فهم معنی آیه و مراد مسبب كمك می كند. گاهی پژوهشگران قرآنی اسباب نزول و شناخت آنرا روش یقینی در فهم معانی قرآنی تلقی می كنند. اما سیاق هم امری درونی است چون بر مرتبط الاجزاء بودن و یكپارچگی آیات و همبسته بودن آن دلالت دارد وهم امری بیرونی است چون بر ساختار همبستگی آیات و نظم و چینش متن قرآنی تاكید می ورزد به هر روی پژوهش در سیاق می تواند یكی دیگر از عناصر مهم در مسئله تفسیر آیات را مكشوف سازد).[38]

(یك شرط اساسی برای تحقق سیاقی كه از تتابع جمله ها نشات می گیرد و در مفاد جمله ها مؤثر واقع می شود، آن است كه جمله ها با هم ارتباط موضوعی و مفهومی داشته و همه آنها پیرامون یك موضوع و برای افاده یك مطلب صادر شده باشند بی ارتباط بودن آن جمله ها با هم و تناسب محتوایی نداشتن آنها با یكدیگر امری نامعقول نیست تا قطع پیدا كنیم چنین معنایی مراد گوینده نبوده است و ناگزیر باشیم آن جمله ها را بر معنایی حمل كنیم كه با یكدیگر ارتباط و تناسب محتوایی پیدا كنند و به تعبیر دیگر ملاك قرینه بودن سیاق، معقول نبودن صدر جمله هایی محقق است كه همه از گوینده دانا در مجلس واحد است و این ملاك تنها در جمله هایی محقق است كه همه آنها درباره موضوع واحد و برای افاده مطلب واحدی باشند. بنابراین اگر یك یا چند جمله معترضه بین جمله های دیگر قرار گیرد، نمی توان به لحاظ سیاق در معنای ظاهر جمله های معترضه تصرف كرده و آنها را در معنایی متناسب با جمله های قبل و بعد حمل نمود.

در موارد بسیاری، پیوستگی در نزول و ارتباط موضوعی آیات كریمه و جمله های آن آشكار است و در موارد بسیاری نیز با اندكی تامل در مفاد  آیات به تنهایی نمی توان ارتباط یا عدم ارتباط صدروی و موضوعی آیات را بدست آورد و باید از راههای دیگری بهره جست تا به ارتباط و پیوستگی آیات و یا عدم ارتباط و پیوستگی آیات پی برد.)[39]

در پایان به عنوان آخرین پیوستگی میان اسباب النزول و تناسب آیات می توان به این نكته اشاره كرد: (پذیرفتن، اجرا شدن و گسترش اسلام باید از نقطه ای آغاز می شد و آن نقطه مردمان جزیرة العرب و معاصران پیامبر در آن دوران بودند، پس قرآن نمی‌توانست نسبت به فرهنگ، حوادث و شرایط موجود در آن روزگار بی تفاوت باشد و بدون توجه به آنها سخن بگوید. بنابراین، بخشی از آیات ناظر به حوادث آن روزگار است كه بدون درنظر گرفتن اسباب نزول ممكن است، پیوستگی آیات به خوبی فهمیده نشود).[40]

در نهایت باید گفت: (اسباب النزول پیوند یك یا چند آیه با بافت تاریخی آن آیات را بیان می‌كند اما علم مناسبت میان آیات و سوره ها، ترتیب تاریخی در نزول آیات قرآن را كنار می گذارد و رابطه ای میان آیات و سوره ها را  در ترتیب كنونی متن ‏قرآنی كه بدان «ترتیب تلاوت» در برابر «ترتیب نزول» اطلاق می شود، بررسی می كند.

دانش مناسبت آیات و سوره ها با مسأله اعجاز مرتبط می شود، چرا كه این دانش در واقع به بررسی ساز و كارهای ویژه متن می پردازد كه آنرا از دیگر متون موجود در فرهنگ عربی متمایز می كند.

تفاوت میان دانش مناسبت آیات و سوره ها و دانش اسباب النزول در این است كه اولی به پیوندهای درون متن قرآنی در شكل نهایی و كنونی اش می پردازد، اما دومی آیات قرآنی را به لحاظ ارتباط شان با اوضاع و احوال خارجی و سیاق تكون و شكل گیری متن قرآنی بررسی می‌كند.

دانش اسباب النزول از علوم تاریخی است اما مناسبت میان آیات و سوره ها دانشی اسلوبی است، یعنی به اسلوبهای مختلف پیوند میان آیات و سوره ها می پردازد ولی مناسبت امری عقلی است و چون بر عقول انسانی عرضه شود، همگان می پذیرند).

جهت دریافت فایل پژوهشی در تناسب آیات لطفا آن را خریداری نمایید

قیمت فایل فقط 5,900 تومان

خرید

برچسب ها : پژوهشی در تناسب آیات , تناسب آیات , آیات , معارف , مقایسه میان تناسب , زبان خاص قرآن , دانلود پژوهشی در تناسب آیات , پروژه دانشجویی , دانلود پژوهش , دانلود تحقیق , دانلود پروژه

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر